هما توکلی
هما توکلی
Sunday, April 22, 2007
...
در را محكم كوبيد . صداي خنده­اي را پشت سرش شنيد . بنزين و كبريت را به آنها نشان داد .

انتقام گرفت .

حالا فكر تازه­اي داشت .


Reece