هما توکلی
هما توکلی
Tuesday, February 27, 2007
. . .
در مورد همه چيز قبلاً فكر كردن ، مسئله اينه كه در مورد هر چيز دوباره فكر كنيم .


Goethe
Saturday, February 24, 2007
جستجو
اين چيزي نبود كه دنبالش مي­گشت . صورتش سرخ شده بود ، با ترديد اطراف را نگاه كرد و انگشتش را روي زنگ فشار داد .


Fogarty
Wednesday, February 21, 2007
يكي يكي مي شود سيزده تا
ساعت يك نيمه شب . يك راهرو تاريك . يك پرستار . يك ميز پذيرش . يك سرم . يك نفس آخر . يك مانيتور خاموش مي­شود . فرصت يك نفر تمام شده است . يك معاينه . يك تماس تلفني . يك قطره اشك سرگردان . يك خداحافظي . يك تخت خالي براي مرده اي ديگر .


Aldrich
Saturday, February 17, 2007
نا اميد ؟
تماس داشته باش . اين شماره تلفنمه . اين هم ايميل ، آدرس ، فكس ، تلكس ، موبايل ، منشي تلفني ، صندوق پستي ، IM ، Web Page .

يا ، فقط صدام بزن . من هر گوشه­اي منتظرم .


Platt
-----------------------------------------------------
P.S : For David
P.P.S : Archive , May 2005
Monday, February 12, 2007
احمق
احمق كسيه كه كار احمقانه مي­كنه.


Forest Gump


-----------------------------------------
P.S : احمق تر از اون كسيه كه ديگران رو هم احمق حساب مي­كنه.
Sunday, February 04, 2007
...
زن گفت : خيلي احمقم ، اين فقط يه چرخ و فلكه !
مرد با اطمينان لبخند زد : خيلي ها از ارتفاع مي­ترسن . فكر كن تو چقدر شجاع هستي .
بازوي مرد را محكم گرفته بود . بالاتر مي­رفتند ، ترس در چشمانش به شگفتي و نرمي تبديل شد .
مرد خنديد و سعي كرد لرزش دستانش را پنهان كند .


Mosco