هما توکلی
هما توکلی
Saturday, May 28, 2005
زخم
گفتم : " به من بگو چی شده ؟ "
گفت : " چی رو بگم ؟ یک مست با ما تصادف کرد و شوهر و بچه هام رو کشت . من زنده موندم . "

انگشتانم را روی زخمش کشیدم و مسیر انگشتم را بوسیدم .

گفت : " اذیت نکن . چیزی عوض نمی شه ."
گفتم : " احساس بهتری به من می ده "
گفت : " ربطی به تو نداره . این زخم منه ."

بخشی از زخم
Cadwallader